چگونه میتوان زندگی با عشق و مستحکمی ساخت؟
قبلا زیاد به این موضوع فکر می کردم که همسرم فردی خجالتی است و باید خجالت را کنار گذارد. حالا به این نتیجه رسیدم که بهتر است به نیازش که می خواهد تنها باشد احترام بگذارم. به این ترتیب برخی از نیازهای شخصی ام را خودم برآورده میکنم.
هر دوی ما مراقب رابطه مان هستیم. یکدیگر را نمی رنجانیم و برخورد نمیکنیم. اگر هر انسانی بداند که چه انتظاری از طرف مقابلش دارد، احساس امنیت خاطر می کند.
همسرم ما را مجبور می کند تا درباره ی مسایل بحث کنیم و در نتیجه رابطه مان روز به روز معنی دارتر و لذت بخش تر می شود.
” ما زوج بسیار گرم و پر حرارتی نیستیم اما از نوع رابطه مان لذت می بریم.”
ما می خواهیم برای یکدیگر حضور داشته باشیم. وقتی ایده ای مطرح می شود، هر کدام آنرا به ذهن می بریم و با خود خلوت می کنیم.”
” روزی به همسرم گفتم که دوست دارم بالای ماشین لباسشویی منزل، قفسه ای داشته باشیم. آن شب همسرم تا دیر وقت بیدار ماند و آن قفسه را ساخت. بدون کلمه ای حرف، کاری که می خواستم را انجام داد.”…
…رمز بهره مندی از یک زندگی آرام، سخت و پیچیده نیست. کافیست که به عبارات مذکور کمی عمیق تر بیندیشیم و سعی کنیم آنرا در زندگی روزمره به کار ببریم. به این ترتیب می توان گام هایی مثبت و موثر در جهت شکل دهی به یک خانواده منسجم ، مهربان و صمیمی را برداشت.
بهتر است نگاهی عمیق تر به ” خانواده ” داشته باشیم. «خانواده» ای که کوچکترین شکل یک جامعه است که زن و شوهر ارکان آن هستند .اگر این دورکن، آرامش درونی داشته باشد، خانواده محلی امن برای زن و مرد و سپس برای تربیت فرزندان خواهد بود. وقتی فضای دوستی و مودت به این شکل در خانواده جریان داشته باشد، فرزندان هم از همان کودکی با این فضا خو می گیرند و این رفتارها در روح و ذهنشان می نشیند.
کافیست که زن و شوهر باور داشته باشند که بنای یک زندگی بی تنش، با گذشت پایه ریزی می شود.اگر هر کدام به وظایف اخلاقی و انسانی خود عمل نمایند و زندگی را بر اساس فداکاری، عشق و گذشت بنا کنند، با صفاترین خانواده را خواهند داشت، امّا اگر هوی و هوس، خودخواهی و غرور بر زندگی، حاکم شد و انسان «بایدها» و «نبایدها»، «شایدها» و «نشایدها» را به بازی گرفت و هر کس خواسته های شخصی خود را ملاک عمل قرار داد، به موجودی خطرناک تبدیل می شود و امروز، ریشه ی بسیاری از اختلافات خانوادگی و گروهی، چیزی جز بی توجهی به این ضرورت های نه چندان پیچیده، نیست. موضوعاتی که بسیار ساده و قابل فهم هستند.
آنچه در روابط اجتماعی و خانوادگی و به ویژه روابط همسری، توجه بدان به عنوان یک اصل، ضرورت دارد ، تقویت شالوده های اخلاقی، حرکت بر اساس تفاهم، گذشت و فداکاری متقابل است. شکل دادن روابط زناشویی در چهارچوب الزامات اخلاقی و ارزشهای والای اوست که به زندگی و جامعه، گرمی بخشیده و پیوندهای آن را استوار می سازد، و نه صرفا تکیه بر حقوق قانونی و شرعی.اسلام نه مردمدار است، نه زن مدار. محور قوانین دینی ما هم بر اساس حق مداری بر پایه کرامت انسان و مصلحت خانواده و سلامت جامعه است و در چنین نظامی، مرد و زن، باید به آنچه حق و حقیقت است عمل کنند و نسبت به خانواده و جامعه خود مسئول هستند.
اینکه زوجین برای جلب رضایت و شاد بودن یکدیگر ارزش و اهمیت قایل باشند و همین تفکر، سلسله احساساتی در وجودشان ایجاد می کند که نتایج و اثرات مثبت و متعددی را برای آنها به دنبال خواهد داشت و به عنوان یار و یاوری قدرتمند در زندگی، حامی آنها خواهد بود.
خانواده تجلیگاه شکوه وحدت و یکپارچگی است، اینجا همان جایی است که انسان می تواند به آرامش و سکون برسد. جایی که باید سرشار از همدلی و مهربانی باشد. اینجا همان جایگاهی است که می توان به رشد و تعالی رسیدو صفات والای انسانی را در خود رشد و پرورش داد. صفاتی چون مودّت، فضل، عفو و اغماض و لطف را به تمرین و تجربه گذاشت و صلاحیت خویش را بررسی کرد.
آنچه مسلم است اینکه بنیاد مقدس خانواده بر عشق و محبت و روابط عاطفی و صمیمانه ، پی ریزی شده است و بهترین راه تحکیم اساس خانواده و صیانت آن، رعایت اخلاق انسانی از سوی زن و شوهر است.
اخلاق انسانی هم موضوع پیچیده و غیرقابل درکی نیست. اخلاق انسانی یعنی توجه زوجین به یکدیگر و درک متقابلی که لازم است در موقعیت های مختلف زندگی از سوی طرفین دیده و رعایت شود و این می تواند در ساده ترین رفتارها میان زن و شوهر به دست بیاید.
اینکه زوجین برای جلب رضایت و شاد بودن یکدیگر ارزش و اهمیت قایل باشند و همین تفکر، سلسله احساساتی در وجودشان ایجاد می کند که نتایج و اثرات مثبت و متعددی را برای آنها به دنبال خواهد داشت و به عنوان یار و یاوری قدرتمند در زندگی، حامی آنها خواهد بود.
در هر نقطه از بزرگراه ازدواج که باشید، این بزرگراه چند قانون ساده و اساسی دارد. عمل کردن به این قوانین همیشه آسان نیست ولی خیلی مهم است. اگر این قوانین را رعایت کنید، ازدواجتان را قویتر و مستحکمتر خواهید کرد و همه امور زندگی زناشویی مثل تفریح، رابطهجنسی، اعتماد و محبت صدچندان به شما لذت خواهد داد.
-
در عشقتان تعادل ایجاد کنید.
بیحوصلگی، خستگی و ناراحتیهای روزانه ممکن است آبی روی شعله آتش عشقتان باشد. و اگر این روحیات تکرار شود مطمئنا آتش را دوباره روشن نخواهد کرد. ولی اگر روحیات خوب را اولویت خودتان قرار دهید، این شعله دوباره روشن خواهد شد. ما به شما میگوییم چطور:
اول اینکه برای از بین بردن تاثیر یک جمله منفی به ۲۰ جمله مثبت نیاز است. پس سعی کنید تا میتوانید جملات مثبت به زبان بیاورید تا منفی. وقتی خانمتان کفش جدیدی پا میکند از او تعریف کنید یا به شوهرتان بگویید که چقدر پیراهن آبی جدیدش به او میآید. حین روز یک تماس تلفنی کوتاه با خانمتان بگیرید و بگویید که به فکرش بودهاید یا از شوهرتان برای اینکه در کارهای خانه کمکتان کرده است تشکر کنید.
ولی این تحسینها و تشکرها باید از ته قلبتان باشد. وقت میخواهید تحسینش کنید، لبخند بزنید و به چشمهایش نگاه کنید. وقتی میخواهید او را عاشقانه نوازش کنید سعی کنید شادی را در نگاهتان ببیند.
وقتی چنین رویکردی داشته باشید، راههای لذت دادن به همسرتان را هم علاوه بر راههای عصبانی کردن او یاد میگیرید. یادتان نرود برای نشان دادن عشق همیشه و هر لحظه زمان مناسبی است. وقتی به خانه میآیید همسرتان را بغل کنید و بگویید از دیدنش خوشحالید. در یک روز تعطیل بارانی او را با چای در رختخواب غافلگیر کنید.
بگذارید ایرادهایش به چشمتان نیاید، روی نقاط مثبت او تمرکز کنید.
-
لمسش کنید.
تماس انسانی کمک میکند اندورفین که هورمونی بسیار خوشحالکننده است در بدن ترشح شود، هم برای کسی که لمس میکند و هم کسی که لمس میشود. پس وقتی در بازار قدم میزنید دستهایش را بگیرید.
گونههایش را با نوک انگشتانتان نوازش کنید. روشهایی که آن اوایل همدیگر را نوازش میکردید را دوباره زنده کنید، … تماس زبانی بسیار پیچیده است. مطمئن باشید با تمرین بیشتر بر دایره لغاتتان از این زبان افزوده میشود.
ایجاد چنین تماسهایی کمک میکند دژی برای عشقتان بسازید. این خیلی مهم است چون زوجی که چنین دژی برای عشقشان داشته باشند، دیگر هیچ طوفانی نخواهد توانست عشقشان را از بین ببرد (و حتی میتوانند با بی وفایی هم کنار بیایند!) خوب حالا چطور باید چنین پیوندی بین خودتان ایجاد کنید؟ اول اینکه باید از همسرتان حمایت کنید.
سعی کنید وقتی مشکلی در خارج از دنیای دونفرهتان اتفاق میافتد، پشت او را داشته باشید و طرف او را بگیرید. رازهای او را پیش خودتان نگه دارید. جز در موارد اورژانسی اجازه ندهید هیچ چیز وقت دونفره شما را قطع کند. این شامل تلفنها و ایمیلها هم میشود نه فقط آدمها.
صحبت از وقت دونفره شد، باید بگوییم که خودتان را متعهد کنید که حداقل ۳۰ دقیقه در روز با هم حرف بزنید و درمورد برنامهها، آرزوها و رویاهایتان برای هم بگویید. یک قانون: این مکالمات به هیچ عنوان نباید درمورد مسائل خانه یا رابطهتان باشد.
باید از این زمان برای تقویت دوستی بین خودتان استفاده کنید. تحقیقات نشان میدهد که دوست بودن پیوند بین زوجها را عمیقتر میکند. و یادتان نرود که برای صمیمیتر شدن هم وقت بگذارید.
درمورد رابطهجنسی چطور؟ حتماً! البته ناگهانی بودن آن خیلی خوب است ولی اگر هرکدام از شما نیاز به توجه، محبت و عشق فیزیکی دارد، برای رسیدن وقت آن اتفاق صبر نکنید و دست به کار شوید.
چیز دیگری که نباید برای آن منتظر بمانید: فرصتی برای جشن گرفتن موفقیتها. همه افراد بزرگ و موفق یک نقطه اشتراک دارند. اینکه وقتی موفق میشوند جشن میگیرند. حتی موفقیتهای کوچک نیاز به تشخیص دارد. یک شب رستوران رزرو کنید و همسرتان را آنجا ببرید یا یک سفر کوتاه به یک شهر زیبا بروید.
-
یادتان باشد، هیچکس کامل نیست.
ممکن است وسوسه شوید که وقتی عصبانی، ناامید، خسته، بیحوصله یا پراسترس هستید، همسرتان را مقصر کنید. یا فکر کنید برای بهتر شدن اوضاع زندگی و ازدواجتان این همسرتان است که باید خودش را تغییر دهد.
این درست نیست. اینکه سعی کنید همسرتان را پیشرفت دهید، باعث میشود که وارد لاک دفاعی شود. نتیجه؟ هیچکس تغییر نخواهد کرد. هیچکس مسئولیت قبول نخواهد کرد. همه ناراحت خواهند بود. و اینکه همسرتان را آدم بدهی ماجرا کنید، یعنی ۹۰ درصد از چیزی که هست را نادیده گرفتهاید.
راهحل واقعی: خودتان را تغییر دهید. وقتی با نقصهای خودتان مواجه شده و بهترین ویژگیهای همسرتان را ببینید، معجزه اتفاق میافتد. خوشبینی در شما بالا رفته و همسرتان احساس بسیار بهتری پیدا میکند زیرا احساس میکند کسی او را تحسین میکند نه تحقیر. و هر دو شما انگیزه بیشتری برای تغییر خصوصیات منفی در خودتان احساس خواهید کرد.
یک نکته برای اینکه بتوانید اینطور فکر کنید: فلسفه ژاپنی نقص، wabi sabi، را در زندگیتان پیاده کنید. این فلسفه خیلی خوب در عشقهای زندگی واقعی کاربرد دارد.
دفعه بعدی که همسرتان کاری ناراحتکننده انجام داد. یک نفس عمیق بکشید، زیر لب زمزمه کنید wabi sabi و به خودتان یادآور شوید که نیت خوبی داشته است حتی اگر رفتارش چیز دیگری را نشان میدهد. در عین حال خوبیها و نقاط مثبت همسرتان را فراموش نکنید.
از همین امروز سعی کنید هر روز یک ویژگی مثبت در همسرتان را که دوست دارید درنظر گرفته و آن را به زبان بیاورید. مثلاً: «همسر من فهمیده است.» یا «شوهرم من را میخنداند.» بعد به دنبال یک رفتار خاص باشید که این را تایید کند: «هفته پیش برفهای روی شیشه ماشینم را پاک کرد.» یا «من حالم خوب نباشد آنقدر جوک تعریف میکند تا من را بخنداند.»
آخر اینکه برای نواقص خودتان هم ارزش قائل باشید. گاهیاوقات خودمان را برای همه اتفاقهای بدی که در زندگی زناشوییمان میافتد مقصر میکنیم. احساس گناه و عذابوجدان بیش از اندازه فلجتان میکند.
بنابراین به خصوصیاتی که برایتان ارزش دارد فکر کنید و به خودتان بگویید که این ویژگیها را دارید و برای آنها هم به دنبال مثال باشید: «من دوستداشتنی و مهربانام. دیروز آخرین تکه شیرینی را به همسرم دادم.» «من صادقم – به او میگویم که دقیقاً به چه چیزی فکر میکنم.»
-
کمی انرژی بدهید.
توصیه قدیمی که همه متخصصین به افراد مجردی که به دنبال شریک زندگیشان بودهاند میکنند: «آنی» باشید که «آنی» که میخواهید را به سمتتان جذب کند.
درمورد ازدواج هم همینطور است. هرچه احساس شادی و خوشبختی بیشتری کنید، ازدواجتان به همان اندازه شادتر شده و برخورد با مشکلات و تفاوتهای بینتان سادهتر خواهد شد.
اگر انجام ۱۵ دقیقه یوگا در صبح، نوشیدنی قهوه بدون کافئین به جای کافئیندار یا یک سرگرمی جدید به شما حال و هوایی ریلکس میدهد، باید بدانید که احساسات خوب باعث میشود لحظاتی شادتر و پربارتر در کنار همسرتان هم داشته باشید.
قبول کنید: قبل از ازدواج عادت داشتید همیشه برای تختخواب جذابترین لباستان را بپوشید یا موهایتان را درست کنید. ولی الان دیگر به این چیزها اهمیتی نمیدهید. دیگر وقتش رسیده که کمی به ظاهرتان برسید.
موهایتان را شانه کنید، دندانهایتان را مسواک کنید و لباسی جدید و جذاب تنتان کنید. وقتی خودتان حس خوبی نسبت به ظاهرتان داشته باشد، چشمانتان خواهد درخشید. آنوقت ارتباط بصری بهتری با همسرتان برقرار کرده و این درخشش را به او هم منتقل خواهید کرد.
-
همیشه عادلانه دعوا کنید.
دعوا پیش میآید و کاملاً طبیعی و حتی سالم است. چیزی که مهم است نحوه برخورد و کنار آمدن شما با آن است. در یک تحقیق که بر روی زوجهای قدیمیتر انجام شده بود، توانایی حل اشتراکی مشکلات عامل مهم احساس خوشبختی در ۷۰ درصد از ازدواجها بوده است. فقط ۳۳ درصد از زوجهای ناراضی این مهارت را داشتند.
با ابزارها و گرایشی مناسب، دعوا و مشکل دری به روی صمیمیت بیشتر خواهد شد – شانس دیده شدن و دوست داشته شدن بخاطر همان چیزی که هستید، پذیرش خود واقعی و باارزش همسرتان و ایجاد پیوند و اتحادی قوی بین خودتان.
اول خودتان را از شر انتقاد، رویارویی و دشمنی خلاص کنید. اینها مثل بنزین رو آتشاند. محققان دانشگاه کالیفرنیا که بیشتر از یک دهه روی ۷۹ زوج بررسی کردند دریافتند که آن زوجهایی که زود طلاق میگیرند دعواهایی طولانی و پرسروصدا داشتهاند و همیشه یا در حالت حمله و یا دفاعی بودهاند.
از طرف دیگر زوجهای خوشبخت از کلامی کردن افکار انتقادی خودداری کرده اجازه پرسرو صدا شدن به بحثهایشان نداده و از مطلقهایی مثل «هیچوقت» یا «همیشه» استفاده نمیکردهاند.
اگر دعوایی شروع شد، سعی کنید موضوع را عوض کرده، با شوخ طبعی آن را رد کرده یا توجه بیشتر به همسرتان نشان دهید.
-
زمان و مکان مناسب را پیدا کنید.
اگر به اندازه کافی استراحت نداشتهاید و خوب غذا نخوردهاید بحثهای مهم را شروع نکنید. گرسنگی و خستگی فکرهای منفی به ذهنتان میآورد. این بحثها را برای زمانی بگذارید که تمرکز بیشتری داشته و به اندازه کافی استراحت داشتهاید.
هیچوقت سعی نکنید زمانی به مشکلات جدی زناشوییتان برسید که حواستان جای دیگری است. تلویزیون را خاموش کنید، تلفن و لپتاپ را کنار بگذارید. روزنامه را ببندید. اگر حواستان پرت چیزی دیگری است، رسیدگی به این مشکل را به زمان دیگری موکول کنید.
این راه هم به خاطر داشته باشید که اینکه چطور با این موقعیتها برخورد میکنید فقط روی خودتان تاثیر نمیگذارد. آیا مکالمه به خیر و خوشی ختم خواهد شد؟ اگر اینطور نشد، صبر کنید و به دنبال زمانی باشید که بچهها اطرافتان نباشند.
وقتی بچهها دور و برتان هستند باید سعی کنید همه مکالماتتان با احترام و مفید باشد. تحقیقات نشان میدهد که بچهها مهارت خوب زناشویی را از والدینشان کسب میکنند و وقتی والدین میتوانند درست مشکلاتشان را حل کنند آنها یاد میگیرند ولی از ناامنیها و مشکلات رفتاری والدینشان به همان اندازه الگوبرداری میکنند.
-
گوشهایتان را باز کنید.
مهمترین قدم برای مستحکم و بادوام کردن زندگی زناشویی؟ کمتر حرف بزنید و بیشتر گوش کنید. مقصر کردن، اذیت کردن، انتقاد کردن و قلدری کردن مطمئناً نتیجه خوبی نخواهد داشت یا داقل اینکه زندگی را برایتان جهنم میکند.
در بحثها حرف طرفتان را قطع نکنید و نخواهید که سریع راهحل ارائه دهید یا از خودتان دفاع کنید. وقتی صحبت از احساسات است، باید شنیده شوند. پس با زبان بدن نشان دهید که به حرفهایش با دقت گوش میکنید. باید بگذارید با شما احساس نزدیکی کند.
از گفتن دوست دارم خودداری نکنید
اگر هنوز آمادگی گفتن “دوستت دارم ” را ندارید سعی کنید از جملاتی شبیه آن مثل “من این را دوست دارم هنگامی که تو…” یا “من این ویژگی شما را دوست دارم” به جای آن استفاده کنید.
بنای یک زندگی بی تنش، با گذشت پایه ریزی می شود
منابع:
https://www.alamto.com
https://www.beytoote.com
لینک اشتراک این آگهی: